Posts

Showing posts from September, 2017

سلول فاقد دستشویی نوشته ای از: آتنا فرقداني

Image
سلول فاقد دستشویی نوشته ای از: آتنا فرقداني به دلیل انتشار ویدیویی که از ضرب و شتم خود توسط زندانبانان سخن گفته بودم و پس از تبعید به زندان قرچک و انتقال دوباره به بند 2 الف سپاه پاسداران، در سلول های انفرادی، سه ماه شرایط سخت و ناگواری بر من تحمیل شد. یکی از این شرایط ناگوار تحمیلی که به نوعی شکنجه ی سفید محسوب می شد این بود که در سلولی قرار داده شدم که دستشویی در آن موجود نبود و باید کاغذی را از زیر درب سلول بیرون قرار می دادیم تا زندانبانان از دوربین دیده و سپس با چشم بند به خارج سلول منتقل شده و به دستشویی می رفتیم. گاهی اوقات زمان بسیار طولانی می گذشت و زندانبانان نمی آمدند و مجبور می شدم روی شکم بخوابم و یا به صورت چهار زانو نشسته و خودم را جمع می کردم و به زمین می فشردم تا مقداری از درد شکم بکاهم. هرگاه درب سلول را می کوبیدم تا به دستشویی بروم از سوی زندانبانان مورد توهین و تحقیر قرار می گرفتم و می گفتند از ساعت 23:00تا 8 صبح برای رفتن به دستشویی اجازه ی خروج از سلول را ندارید. اعتصاب غذا و عدم رسیدگی های پزشکی پس از شکستن آن به تکرر ادرار منجر شده بود و باعث گردید تا

رژیم آخوندی مانع از پذیرش حداقل ۱۰۰جوان بهایی در دانشگاهها شد

Image
دویچه وله آلمان 4مهر 96 گزارش داد در هفته‌های گذشته حداقل ۱۰۰شهروند بهایی که در کنکور سراسری سال ۹۶ شرکت کرده‌اند به‌دلیل عقاید مذهبی از ورود به دانشگاه و تحصیلات عالیه محروم شدند. برخی از آنها برای چندمین سال در کنکور شرکت داشتند و مجدداً مانند سال‌های قبل از تحصیل محروم شده‌اند. جوانهای محروم از تحصیل، همگی پس از اعلام نتایج کنکور و در مرحله‌ انتخاب رشته با عبارت 'نقص پرونده' مواجه شده‌اند و پس از مراجعه به سازمان سنجش آموزش کشور به اکثر آنها به صراحت گفته شده 'به‌دلیل بهایی بودن و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی آنها قادر به تحصیل نیستند، مگر در نامه‌یی توبه و اعتراف کنند که به دین اسلام معتقد هستند'.

ترانه‌ای ترکی به یاد زنده‌یاد شاهرخ زمانی، فرزند دلیر مردم آذربایجان

شاهرخ زمانی فعال کارگری از اعضای کمیته پیگیری سکولار کارگری بود.در تاریخ۲۱شهریور ۹۴ بود که به طرز مشکوکی در بند ۴ سالن ۱۲ کشته شد. حتی پزشک قانونی زندان هم مرگ او را مشکوک اعلام کرد و متأسفانه پیگیریهای خانواده این فعال کارگری تا این لحظه به جایی نرسیده است. وی دارای آرمانی بود که به آن سخت پایبند بود. یکی از معدود آدمهایی بود که در زندان به پای آرمانهایش ایستاد و کج نرفت. شاهرخ از میان ما رفت اما تاثیرگذاریش هم‌چنان در دل کارگران اجتماع هست. هیچگاه فراموش نمی‌شود، چرا که همیشه به آرمانهایش برای آگاهی بخشی پایبند بود. حس عمیق انسانی شاهرخ عزیزمان او را به وادی فعالیتهای کارگری حقوق‌بشرانه کشاند و در این راه سخت ‌کوشید. عشق و اعتقاد به کارش او را وامیداشت برای اعتلای حقوق کارگران سخت بکوشد.

گرامی باد خاطره مجاهد شهید سید مجتبی آقامیری

Image
سید مجتبی آقامیری در سال 43 در اهواز به‌دنیا آمد. از همان سنین کودکی مجبور بود برای تأمین مخارج زندگی، در کنار تحصیل کار کند. ‌در طول تابستان به‌سختی کار می‌کرد تا مجبور به ‌ترک تحصیل نشود. در جریان همین کارهای طاقت‌فرسا بود که سه ‌انگشت دست خود را از دست داد. مجتبی فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود را از سال 56 شروع کرد. در تظاهرات علیه دیکتاتوری سلطنتی فعالآنه شرکت داشت. همواره می‌گفت: «مگر نه این‌که مبارزه با خون به‌ثمر می‌رسد. پس در این مسیر جان ناچیز من چه ارزشی می‌تواند داشته باشد». او پس از پیروزی انقلاب، به‌گمان خود برای حفاظت از دست‌آوردهای انقلاب، وارد سپاه پاسداران شد اما هنوز بیش از سه ‌ماه از ورودش به ‌این ارگان نمی‌گذشت که در شهریور 58 با پی‌بردن به ‌ماهیت ضدمردمی این ارگان منفور، آن‌جا را ترک کرده و در انجمن جوانان مسلمان حنیف ـ هوادار مجاهدین به ‌فعالیت پرداخت. مجتبی در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری که برادر مجاهد مسعود رجوی به‌عنوان کاندیدای مجاهدین معرفی شده بود، با تمام قوا به ‌فعالیت پرداخت. در جریان این فعالیتها بارها با چماقداران ارتجاع در

محسن محکم مجاهدی قهرمان که خونش را نثار رهایی مردم ایران کرد

Image
  مختصری از زندگینامه مجاهد شهید محسن محکم قهرمان مجاهد خلق محسن محکم اهل ساوه در سال ۱۳۵۸ باسازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و از همان سال بی وقفه به فعالیت در شناساندن آرمان پر افتخار مجاهدین پرداخت. در مسیر این آرمان محسن شهید از هیچ فداکاری و مایه گذاریی فرو گذار نمی کرد،او معلم ابتدایی در یکی از روستای ساوه بود که در سال ۱۳۶۰ که سرکوب آزادی ها شروع شد به زندگی مخفی روی آورد،و در اراک به ادامه کارهایش پرداخت که در سال ۱۳۶۱ به خانه او مزدوران یورش برده و این مجاهد خلق تا آخرین گلوله هایش مقاومت کرده و سپس با کشیدن نارنجک به شهادت می رسد. که مزدوران هرگز نتوانستند به او دست یابند و با پیکر بی جان او مواجه شدند . در این رابطه همسر محسن شهید دستگیر و بعد از شکنجه های زیاد تیر باران شد. از همه دوستان و آشنایان این شهید درخواست داریم عکس ویا هر خاطره ویا اطلاعی که بتواند گزارش ما را کامل کند ما را یاری کنید باتشکر ایمیل    nimapachayi789@gmail.com